93/8/10
1:7 ع
میخواهم بنویسم از کلاس کنکور *** از گفتن بخوان! بخوان! از فشار و زور
از رفتن کلاس های متوالی *** پشت سر هم، کتاب nتا سوالی
که توی این کتاب هست و آن یکی نه(سوالات) *** که این کتاب بهتر است و آن یکی نه
که بیا و برو ببین چه کرده گاج *** که همه ی ما ماندیم بس هاج و واج
نه، نترس عقب نمانده قلم چی *** توووی خاااالی کردن جیب من، توچی؟!
هرکس به فکر خود، هر کس به کار خود *** حرفییست قدیمی حرف نخود نخود
پس چه شد که ما، در این هنگام *** رفتیم پیششان، کردیم ثبت نام
کارییت نا به جا، گفتن مجدد *** کنکور، کنکور، فشار مشدد
93/5/16
6:7 ع
سلام
گفتم حالا که خندیدین چن تا اس دیگه بخونین....
1- بگو چه مخدری در بودنت بود؟ که نبودنت را این همه درد میکشم.
2- ما در قبیله مان پیغام دوستی مان را با دود می فرستیم... نمی دانم آنسو تکه چوبی برای تو
مانده یا نه؟ من اینجا جنگلی را به آتش کشیده ام.
3- دوست من تو تنها بتی هستی که شکسته هایت هم بر من خدایی میکنند.
4- سلامتی دوستی که خواب دید دو شب با دوستش دعواش شده شب سوم دیگه نخوابید.
5- به دنبال واژه نباش واژه ها فریبمان میدهند وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش رفته باشد
فاتحه ی دیگر حرف ها و کلمات را باید خواند
واس پسرا:
6- داف چیست؟ "دختره ی فسیل احمق" که دخترها هنگام مخاطب قرار گرفتن این لقب قند
در دلشان آب می شود
7- عشق خیابونی که آخر و عاقبت نداره... ازدواج فامیلی هم که بچه ناقص به دنیا میاد...
پس ما چیکاکنیم؟ با خر ازدواج کنیم؟؟؟!!!
92/11/25
2:50 ع
1-غضنفر میره مکه با عربه دعواش میشه میاد ایران تعریف می کنه نمیدونی عربا چه با فرهنگن!
من همش بهش فحش دادم و اون هی قرآن میخوند !!!
2- بعضی دخترا طوری زیر چشمشون خط میکشن انگار قراره تو امتحن بیاد!!!
3- اول راستش میکنیم بعد سرشو با تف خیس میکنیم بعد آروم میکنیم تو سوراخ...
ما اینجوری سوزن نخ میکنیم شما چطور!؟ بر هرچی فکر منحرف... :)
4-شاسکول میره نجف ضریح مختار و میگیره میگه دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی!!!
5-مریض به دکتر: شیاف رو کجا بذارم _دکتر: تو کونت _مریض: میرم فردا میام الآن اعصابت خورده
6-دیشب خواب دیدم مازراتی خریدم سوارش شدم داخلش شبیه پراید بود!
بیچاره ضمیر ناخودآگاهم هیچ تصوری از داخل مازراتی نداشت که تو خوابم بیاره
7-هیچ وقت گول ظاهر آدما رو نخورید .... یه نفر گول ظاهر منو خورد من الآن دیگه گول ظاهر ندارم
8-از شیخی پرسیدن اگر شخصی مست بمیرد در دوزخ مست بماند و در روز محشر مست حاضر شود
چه میشود؟ اشک در چشمانش جمع شد و گفت: به خدای احد و واحد آن شراب حرف ندارد از کجا خریدید؟
9-یه ضرب المثل افغانی هم هست چیزی نمیگه فقط کار میکنه ....
نخون! ملات درست کن اوسا منتظره
10- مشترک گرامی عمل زشت شما را در حمام دیدم
.
.
.
.
هیچ کس تنها نیس.... همراه اول
1
-مردی توقبرستون زارزارگریه میکرد ومیگفت:ای کاش نمرده بودی آخه چرامردی ومنوبه مصیبت انداختی؟یکی پرسید:باباته؟گفت:نه شوهراولی زنم بود.
2-حــالِ آب خوردَن از بُطریِ آب بــ سَــر کِــشیدَنِشه کــ از شــانسِ بَــده مــا درِ یَــخچــالِــمون کوچــیکــه نــمیشه پــشتِــش قایِم شد!
و مــتاسِــفانه هَر سِری کِه این عَــمل رو انــجــام مــیــدَم زیــرِ ضــرَبــاتِ دَمــپــایــی مـادر لِــه مـیـشـم!
مــیتــرســم بــالاخــره زیــرِ ضــربــاتِــش جــان بِــ جــان آقــریــن تـَـســلیــم کنــم!
والــــا!!!^ــ^
3-اینایی ک پست میذارن و آخرش مینویسن لایک نمیخوام فقط صلوات بفرس و.. همونایی ان ک پول رو ازت میگیرن و بعدش میگن قابلی نداشت!!
4-ما ی پسر عمو داریم دختر همسایشونو دوس داش،، ی روز ی نامه با کلی حرف آشقونه و فدایت شوم نوش براش و برد انداخت تو صندوق پستشون ،، شانس بد این،، پدره دختره صندوق و باز میکنه و نامه رو میخونه ..جالب اینجاس تو نامه نوشته بود..هروقت خوندی پشت درتون جوابشو بده...پدرم درو باز میکنه..... و هیچی دیگه پس شد آنچه ک باید میشد..الانم میخوام برم بیمارستان بخش شکستگی دست و پا ی سر بزنم بش ...
5-پسر:بابا خونمون جن داره؟؟؟؟
پدر:نه پسرم.کی همچین حرفی زده؟؟؟؟؟؟؟؟
پسر:خدمتکارمون می گفت.
پدر:وسایلتو جمع کن بریم.....
پسر:چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پدر:چون ما اصلا خدمتکار نداریم.......
6-رفتم مسافرت ( آره داداش ما امسال رفتیم مسافرت ) میخواستم برم رستوران تو یه خیابون دوتا رستوران بود از یکی پرسیدم کدوم رستوران بهتره یارو جواب داد فرق نمیکنه تو هر کدوم بری میگه کاش رفته بودم توی اون یکی ........
7-یه بار استامینوفن خوردم، ازم پرسید:
الان دقیقن کجات درد مکینه که منو خوردی؟
اومدم بگم سرم!
یادم اومد قرصا که حرف نمیزنن، فهمیدم اشتباهی ترامادول خوردم ..! :|
8-پسرا : من فقط از تو خوشم میاد عزیزم
فقط از تو→ از تو↑ تو? تو↓ و تو?
9-امروز با دوست دخترم رفتم بیرون خونواده خالم دیدن مارو
اعصابم خورد شد خدافظی کردم داشتم میومدم خونه یه نخ سیگار روشن کردم وسط راه بابام دید منو
بعد میگن چرا تو Lottery ثبت نام نمیکنی
92/8/20
3:49 ع
92/7/12
2:42 ع
هیچ وقت از شعر
خبر تازهای نیست...
شعرها نوشته میشوند
تا روی سنگ قبر شاعرانشان باشند
و هیچ وقت
دختری که در شعر میرقصد
کنار قبر شاعرش گریه نخواهد کرد
درست مثل ژوکوند
که هنوز هم که هنوز است
به داوینچی
میخندد...
92/6/30
5:0 ص
بارانی که روزها
بالای شهر ایستاده بود
عاقبت بارید
تو بعدِ سال ها به خانه ام می آمدی...
تکلیفِ رنگ موهات
در چشم هام روشن نبود
تکلیفِ مهربانی ، اندوه ، خشم
و چیزهای دیگری که در کمد آماده کرده بودم
تکلیفِ شمع های روی میز
روشن نبود
من و تو بارها
زمان را
در کافه ها و خیابان ها فراموش کرده بودیم
و حالا زمان داشت
از ما انتقام می گرفت
در زدی
باز کردم
سلام کردی
اما صدا نداشتی
به آغوشم کشیدی
اما
سایه ات را دیدم
که دست هایش توی جیبش بود
به اتاق آمدیم
شمع ها را روشن کردم
ولی
هیچ چیز روشن نشد
نور
تاریکی را
پنهان کرده بود...
بعد
بر مبل نشستی
در مبل فرو رفتی
در مبل لرزیدی
در مبل عرق کردی
پنهانی،بر گوشه ی تقویم نوشتم:
نهنگی که در ساحل تقلا می کند
برای دیدن هیچ کس نیامده است
garousabdolmalekian
92/6/29
7:9 ع
صبر کن! آرام ! کم کم آشنا هم می شویم!
عده ای قبلا شدند و ما دو تا هم می شویم !
مثل هر کاری از اول سخت می گیریم و بعد -
ساده در آغوش یکدیگر رها هم می شویم
شرم چیزی دست و پاگیر است و وقت ما کم است!
پس به مقدار ضرورت بی حیا هم می شویم!
گرچه عمری سربزیری خصلت ما بوده است
هرکجا لازم شود سر به هوا هم می شویم
دیر یا زود آتش هر عشق می خوابد ؛ کمی -
صبر کن! نسبت به هم بی اعتنا هم میشویم
از همان راهی که می آییم برخواهیم گشت
بعد از آن با سادگی از هم جدا هم می شویم
شعر بازهم از شاعر خوب و توانا
اصغر عظیمی مهر
92/6/29
7:5 ع
یک قطره ماه? در دل مرداب می شوم
وقتی شبیه بستنی ات? آب می شوم
شعر سقوط ساده ی من: چار? سه? دو? یک
از چشمهای آبی تو..
چکه..
چکه..
چک..
بیدار هستم و به دلم خار می کشم تا صبح می نشینم و سیگار می کشم
بعد از چهار سال? که البته کم نبود
امروز دیده بودمت و ...خواب هم نبود
تصویر های گنگ? که مانده برایم از/
بعد از چهار سال? تو را می سرایم از/
از...روزهای گرم تر از گرمی تنت
از...روزهای شعر "مشیری" نوشتنت
تردید در سپردن کاغذ به دست تو
تا اضطراب گفتن جانم...الو...الو
در گوش من صدای تو که حرف میزنی
بحث شبیه بودن این عشق و ...بستنی...
در کوچه ها نوشتن اسم تو روی برف
شبها دروغ و راست? ولی حرف? حرف? حرف
حسی غریب و سرد? که در جانمان نشست
و پرسش همیشگی ِ "بار اول است؟؟"
از ترس و لرز آمدن توی خانه تا/
وسواس در سرودن یک عاشقانه تا/
تا...اتفاق ماندن تو? آنچه رخ نداد
تا...این چهار سال? که مانند برق و باد
وقتی به سادگی? "به خدا می سپارمت"
وقتی سکوت....
.
.
.
.
.
92/6/15
12:43 ع
دخترها ب 5 دسته تقسیم میشن:
1- اونایی که ناز میکنن.
2- اونایی که فک میکنن از دماغ فیل افتادن.
3- اونایی که پسرارو تیغ میزنن.
4- اونایی که داداششون سهراب و پدرشونو رستم میدونن.
5- بدون شرح.
و اما پسرا از نگاه دخترا ب 5 دسته تقسیم میشن:
1- پسرایی هستند که دخترا رو بدبخت میکنن!
2- پسرایی هستند که اشک دخترا رو در میارن!
3- پسرایی هستند که جوون دخترا رو به لبشون میرسونن!
4- پسرایی هستند که کاری میکنن دخترا روزی 18 بارآرزوی مرگ کنن!
5-پسرایی هستند که به اشتباه فکر میکنن جزو هیچکدوم از گروه هایبالا نیستن
92/6/11
1:15 ع
قهوه ام سر رفته ‘ حتما فال بر هم می خورد!
حال تقدیرم از این اقبال بر هم می خورد!
گرچه در این چند سال آرامشم را یافتم
مطمئنم باز هم امسال بر هم می خورد!
حرفهایم را کسی غیر از خودم نشنیده است!
ظاهرا در من لبانی لال بر هم می خورد !
حال و احوال مرا غیر از خودم از کس نپرس!
حال من دارد از این احوال بر هم می خورد!
ناگهان ترکیب برخی چهره های دلنشین
گاه با یک نقطه ی تبخال بر هم می خورد!
در زمان بدرقه با من نمی آید کسی!
حالم از اینگونه استقبال برهم می خورد!
حرف دل را در پیامی مختصر گفتم ولی –
هی پیامم موقع ارسال بر هم می خورد!
پیام رسان